-
دوست داشتن
سهشنبه 1 شهریورماه سال 1384 00:27
خدایا به هر آنکه دوست می داری بیاموز که عشق از زندگی کردن برتر است و به هر آنکه دوست تر می داری بچشان که دوست داشتن از عشق هم برتر است
-
علی
شنبه 29 مردادماه سال 1384 00:22
سلام دوستهای گلم میلاد حضرت علی و روز پدر رو به همه ی شما تبریک می گم در ضمن ببخشید دیر شد نبودم شمال بودم جاتون خالی
-
عاشقی
دوشنبه 24 مردادماه سال 1384 00:13
عاشقت گشتم و گفتی عاشقان دیوانه اند عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای عشق خیلی مقدسه خیلی قدر عشقاتو نو بدونید سولماز بچه ها حتما به این وبلاگ هم سر بزنید عالیه www.nooshdaroo.blogsky.com
-
دوست و دشمن
چهارشنبه 19 مردادماه سال 1384 00:42
من از دشمن نمی ترسم که دشمن های و هو داره تو میدون جرات و جان نبرد از روبرو داره از اون دوسته هراس من که آروم سر به تو داره به صلح و جنگ بی تزویر تظاهر تا گلو داره من از اعدام بی شمشیر می ترسم من از تسلیم شدن بی جنگ می ترسم من از نزدیکی حرم نخ و گردن من از خونریزی بی رنگ می ترسم می ترسم
-
تاسف
یکشنبه 16 مردادماه سال 1384 01:49
واقعا متاسفم بابت تخریب فرهنگسرای شهید آوینی نمی دانم بابت چی و چرا تخریب شد اما به نظر شما تخریب فرهنگسرای شهید آوین کار درستی بوده من هم با مردم بندر عباس مخالفت خودم را با این کار اعلام میکنم نظر شما چیه دوستدار شما سولماز
-
عشق
یکشنبه 9 مردادماه سال 1384 01:34
عشق مجازی من دوستت دارم کاش به من نزدیک بودی آنقدر که حرم نفسهایت مرا نوازش می داد ودستانم جز گرمی دستان تو چیزی را لمس نمی کرد عاشقانه دوستت دارم سولماز
-
مادر
جمعه 7 مردادماه سال 1384 01:29
سلام دوستهای گلم روز مادر رو به همه شما عزیزان و مادران گرامیتان تبریک می گم موفق باشید
-
شطرنج
پنجشنبه 30 تیرماه سال 1384 00:19
یاد آن روز که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم و با کیش رخت مات شدم بچه ها حتما به این وبلاگها هم سر بزنید www.az-dorogh-badam-miad.blogfa.com www.sansiz-zor.blogsky.com www.taakdanlod.myblog.ir
-
دریا
چهارشنبه 22 تیرماه سال 1384 00:47
دریا این مظهر پاکی و زلالی مظهر همه ی خوبیها و سرچشمه روشنایی. دریا مهدیست برای پیدایش صمیمیت و احساس . سکوت دریا مرگ بار است و جوش و خروشش موخوف . دریا معمولا سخن نمی گوید و آرام است . سکوت را ترجیح می دهد اما هنگامی که لب به سخن و شکوه می گشاید به قیمت جان خیلی از ما ها تمام می شود . دریا آغاز زندگی و حیات است ....
-
رود و دریا
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1384 00:27
زندگی پیوند رود و دریاست لذتش در مرگ بیهودگیهاست این نیلوفر خوش عطر حضور به ستون دوستیها پا برجاست و به اعتماد شانه هایمان زیباست دوستدار شما سولماز
-
قصه
دوشنبه 6 تیرماه سال 1384 00:59
اگه از عشق می شه قصه نوشت می شه از عشق تو گفت می شه از ستاره های چشم تو مغرب نو مشرق نو بر پا کرد می شه از گردونیهای سر زلفت یه عالم شعر نوشت آره از عشق تو دیوونگیم عالمیه آره از عشق تو مردن داره می شه از عشق تو گفت و دیگه از دست همه راحت شد می شه از عشق تو گفت و دیگه از دست تو هم راحت شد وای بر من گر تو آن گمکرده ام...
-
سرنوشت
پنجشنبه 2 تیرماه سال 1384 01:34
سلام دوستها ی گلم امروز یه شعر قشنگ خوندم از یه قسمتش خوشم اومد که براتون می نویسم : می سپارمت به باران که عطر خنکش پنجشنبه شب بارید و تو اسمش را گذاشتی اتفاق آشنایی می سپارمت به آن دو ستاره که دیگر مال ما نیست و به تمام زیباها سرنوشت را نمی شود از سر نوشت زیبا خداحافظ
-
معذرت خواهی
سهشنبه 31 خردادماه سال 1384 00:48
دوستهای گلم به علت بلاک شدن بلاگ اسکای نتونستم آپ کنم در اسرع وقت آپ می کنم
-
صبر سنگ
شنبه 21 خردادماه سال 1384 23:08
روز اول پیش خود گفتم دیگرش هرگز نخواهم دید روز دوم باز می گفتم لیک با اندوه و با تردید روز سوم هم گذشت اما بر سر پیمان خود بودم ظلمت زندان مرا می کشت باز زندان بان خود بودم آن من دیوانه عاصی در درونم های و هو می کرد مشت بر دیوارها می کوفت روزنی را جستجو می کرد در درونم راه می پیمود همچو روحی در شبستانی در درونم سایه...
-
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
یکشنبه 8 خردادماه سال 1384 14:28
سلام به دوستهای گلم این اخرین شعری که برای محمد می نویسم چون دیگه می خوام فراموشش کنم چرا ازمن گذشتی خیلی ساده تو که دونستی این مرد پیاده جوونیشو پی عشق تو داده شنیدم گفتی از عاشقی سیرم نگفتی با خودت من یه وقت میمیرم حالا حق دل و از کی بگیرم چرا ازمن گذشتی بی تفاوت نه انگار عشقی بود نه روزگاری نه پاییز و زمستان نه...
-
پدر
یکشنبه 1 خردادماه سال 1384 09:03
پدرم گفت پدر جان زن اگر زن باشد شیر در خانه و در کوچه و برزن باشد پدرم گفت که دخت نکو بنیادم زلف بر باد مده تا مدهی بر بادم سولماز
-
گر نمی دانی بدان
پنجشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1384 00:20
قدری ست که از تو ندارم خبری چه کنم نامه من بر تو ندارد اثری داشتم یک دل آنهم به تو کردم تقدیم بیش از این از من بی دل تمنا داری
-
فرصتم دهید
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1384 11:12
ای تمام زخمهای کهنه زخمهای خسته ام ای تمام لحظه های لخته بسته ام ای تمام عقده های تمام اضطرابها فرصتم دهید تا دوباره بی نقاب زندگی کنم در حضور آفتاب زندگی کنم ای تمام گیر و دارها حصارها ای تمام انتظارها غبارها تمام بارها فرصتم دهید تا دوباره با عزیز خود آشتی کنم تا دوباره خلوتی فراهم آورم ای تمام دروغها فریبها ای...
-
سلام
شنبه 10 اردیبهشتماه سال 1384 01:42
با سلامی دوباره و عرض پوزش به علت غیبت طولانی اینجانب به وبلاگی نویسی ادامه میدم امیدوارم فراموشم نکرده باشید
-
نمی دانم
سهشنبه 30 فروردینماه سال 1384 00:51
به کدامین گناه چنین سر گردانم نمی دانم خدایی هست اگر هست چه خدای خاموشیست از این همه خاموشی دلم می گیرد می خواهم فریاد بزنم آنچنان فریاد بزنم که نعره ام فلک را به لرزه در آورد نمی دانم به کدامین گناه ........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
-
مهمان
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1384 08:49
یک شامگه به عیش مهمان کنمت جان و سر و تن فدای فرمان کنمت تا هیچکست نبیند از دیده شوق از چشم خدای خویش پنهان کنمت سلام دوستهای گلم امیدوارم که حال همتون خوب باشه ببخشید که دیر شد
-
شبح آیینه پوش
سهشنبه 9 فروردینماه سال 1384 02:07
شبحی چند شبیست آفت جانم شده است اول اسم کسی ورد زبانم شده است در من انگار کسی در پی انگار من است یک تو مثل خودم عاشق دیدار من است یک تو ساده چنان ساده که از سادگیش می شود یک شبه پی برد به دلدادگیش حتم دارم که تویی آن شبه آیینه پوش عاشقی جرم قشنگی است به انکار مکوش آن الفبای دبستانی دلخواه تویی عشق من آن شبح شاد...
-
ایران
جمعه 5 فروردینماه سال 1384 02:55
سلام دوستهای گلم امیدوارم که حالتون خوب باشه همونطور که می دونید امروز ایران بازی داره با تیم ژاپن امیدوارم که تیم ایران حتما برنده شه به نظر شما ایران چند تا گل می زنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟///
-
عیدتان مبارک
شنبه 29 اسفندماه سال 1383 01:40
سلام به دوستهای گلم سال ۱۳۸۳ هم به پایان رسید خوب یا بد گذشت و یک سال نیز از صفحات دفتر عمر ما ورق خورد امیدوارم که سال ۱۳۸۴ سالی پر بار همراه با سلامتی و تندرستی و پر از خوشی و خوشحالی و خوبی برای شما خوبان باشد سال نو مبارک
-
فریاد
دوشنبه 17 اسفندماه سال 1383 01:14
نمی دانم چرا چندیست بی وقفه دلم در بارگاه سینه می لرزد چه حالی در میان چشم من پیداست که پیش روی من آیینه می لرزد نمی دانم چرا چندیست دستانم پر از اندوه و حسرتهای پنهانیست به شبها خواب بر چشمم نمی بارد و تا صبح از شرار غصه می سوزد نگاه اشک ریز و غرق رازم را به چشم ساکت دیوار می دوزم مرا ای کوچه های سرد دریابید منم...
-
زندگی
شنبه 8 اسفندماه سال 1383 01:19
زندگی یعنی غم زندگی یعنی چشمهای بارانی زندگی عطر گل یاس سفید زندگی عین نسیم زندگی عین سکوت زندگی اوج صداقت .باور زندگی یعنی عشق عشق را باور کن زندگی را دریاب زندگی یعنی ایمان زندگی یعنی باور مرگ سولماز
-
دوست
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1383 01:46
سلام به دوستهای گلم من امروز با یک وبلاگ جدید آشنا شدم که دلم میخواد همه شما دوستهای خوبم به این وبلاگ سر بزنید مطمئن باشید که پشیمون نمی شوید همه تو نو دوست دارم اینم آدرس وبلاگ www.khodaei.blogsky.com
-
ادیب
پنجشنبه 22 بهمنماه سال 1383 21:09
بی خودی می گفت در پیش خدای کای خدا آخر دری در من گشا رابعه آنجا مگر بنشسته بود گفت ای عاقل کی آن در بسته بود دوستدار شما سولماز Happy valentine day to every body
-
دوستت دارم
سهشنبه 13 بهمنماه سال 1383 23:23
دوستت دارم می گریم تا در اشکهایم تو را ببینم اشکهایم را پاک میکنم تا دیگران تو را نبینند دوست ندارم فکر کنی که دوستت دارم دوست دارم درک کنی که دوستت دارم دوستدار همه شما
-
فردا
چهارشنبه 7 بهمنماه سال 1383 01:20
امشب اگر فردا شود یارم از اینجا میرود یارب نکن شب را سحر آن ماه یکتا میرود سالها دل آتش بود و خاکستر نداشت باز کردم بارها این صدف گوهر نداشت از تهیدستی قناعت پیشه کردم یکسالی زندگی جز شرمساری مایهای در بر نداشت هر کجا رفتم به استقبالم امد بی کسی عشق در سودای خود چیزی از این بهتر نداشت عید غدیر خم مبارک باد سولماز