امشب اگر فردا شود یارم از اینجا میرود یارب نکن شب را سحر آن ماه یکتا میرود
سالها دل آتش بود و خاکستر نداشت باز کردم بارها این صدف گوهر نداشت
از تهیدستی قناعت پیشه کردم یکسالی زندگی جز شرمساری مایهای در بر نداشت
هر کجا رفتم به استقبالم امد بی کسی عشق در سودای خود چیزی از این بهتر نداشت
عید غدیر خم مبارک باد سولماز |