عمر

به نام او .....

گذراندن عمر چه زیباست و رویا انگیز . خورشید با همه‌ی درخشندگی و جلالش در پایان روز

ناپدید می‌شود و جای خویش را به تاریکی شب می‌سپارد ولی آفتاب عشق جاودانی تو

همیشه در آسمان قلبم می‌درخشد هر وقت که از تو خداحافظی می‌کنم هر صدایی که

 می‌شنوم پژواک صدای تو به گوشم می‌رسد به هرجا که می‌نگرم جز چهره تو چیزی نمی‌بینم

صحرای خاموش دریای پر خروش کوچه خاطرات همه و همه حدیث از روی زیبای تو می‌گیرند و

بدان که همواره چهره همراه با لبخندت آرامشبخش روحم خواهد بود . موسیقی را به خاطر

آهنگ دلنشین دوست دارم شب را به خاطر راز نگهدار بودنش غروب را به خاطر رویایی بودنش

و تو را بدون آنکه بدانم